تلخی
تلخی قصه اونجاست
که.........
وقتی دلم سوخت,دلش خنک شد.....
بهش گفتم دیگه نمی خوامت !!
خندید و رفت !!!
تازه فهمیدم شوخی من حرف دلش بود........
من بارها شماره ات را میگیرم
و کسی در گوشم مدام زمزمه میکند
دستگاه مشترک مورد نظر خاموش است
من برایش از تو میگویم!!
اما او سر حرفش میماند.....
عاشقانه هایم همه را به زانو در آورده ............
تو به عشق چه کسی ایستاده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نظرات شما عزیزان: