سوال؟
گفتم خدایا سوالی دارم؟
گفت:بپرس.
پرسیدم چراوقتی شادم همه بامن میخندن.
ولی وقتی ناراحتم کسی بامن نمیگرید؟
جواب داد:
شادی هابرای جمع کردن دوست افریدم.
ولی غم رابرای انتخاب بهترین دوست...
مینویسم نامه ای بااشک واه
درشب تاریک وغمگین وسیاه
مینویسم خاطرات ازروی درد
تابدانی دوریت بامن چه کرد
گویند خداهمیشه باماست ای غم نکنه خداتوباشی
چه اسان میتوان ازیادهارفت
قلبم ببر؛جانم ببر؛امازخوددورم مکن.
رفتی برو؛بردن ببر؛امافراموشم مکن
خواب نازبودم شبی دیدم کسی درمیزند
درراگشودم روی او دیدم غم است درمیزند
ای دوستان بی وفا ازغم بیاموزیدوفا
غم باان همه بیگانگی هرشب به من سرمیزند
نظرات شما عزیزان: